بررسی مبانی متفاوت دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مسئل? جوهریت، تجرد و بقای نفس.
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
- نویسنده سکینه ابوعلی
- استاد راهنما قاسم پورحسن درزی حسین کلباسی اشتری
- سال انتشار 1392
چکیده
ارزیابی و بررسی موضوع جوهریت، تجرد، و بقای نفس انسانی توسط دو فیلسوف به نام های ابن سینا (370-428 ه. ق) و ابن رشد (520-595 ه. ق)، مسئل? این رساله را تشکیل می دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو دیده می شود، منشأ اختلاف نظرهای شارحان وی دراین باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن های دوم و سوم قبل از میلاد) و ابن رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن سینا و توماس آکوئیناس تجرد و بقای نفس را به ارسطو نسبت داده اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب نفس مبنی بر تجرد و بقای نفس و همچنین تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس است نه دیدگاه ابن رشد. ابن سینا با تکیه بر عدم انقسام محل صور معقول و نیز همچنین بر پای? علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس شخصی را اثبات می نماید درحالی که ابن رشد بر مبنای آموز? وحدت عقل و رابط? عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست و آن ها را ابدی نمی داند.
منابع مشابه
بررسی تجرد نفس از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
تجرد یا مادیت نفس یکی از مسائل مهمی است که همواره از دغدغههای فیلسوفان مسلمان بوده است، چراکه اگر وجود نفس به مثابهی جوهری مجرد که بعد از زوال بدن باقی است ثابت نشود، بحث از معادْ بیمعنا خواهد بود. با توجه به اهمیت مسألهی تجرد نفس، این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی – تحلیلی، دیدگاهها و براهین فلاسفهی بزرگ اسلامی، مانند ابن سینا و ملاصدرا، را در باب تجرد نفس، بررسی کند. آنچه ابن سینا به...
متن کاملبقای نفس انسان در دیدگاه فارابی، ابن سینا و صدرالمتألهین
این مسئله که نفوس چه انسانهایی بعد از مرگ باقیاند و اینکه آیا آن نفوس تعین خود را از دست خواهند داد و به یک نفس کلی تبدیل خواهند شد یا اینکه کثرت خود را حفظ خواهند کرد، مورد توجه فارابی، ابنسینا و صدرالمتألهین بوده است.در این مقاله که موضوع اصلی آن تحلیل و بررسی آرای این سه حکیم درباره این دو موضوع است، پس از جمعآوری و بررسی آرای آنها درباره دو موضوع مورد نظر این نتیجه به دست آمده است که ...
متن کاملمطالعهی تطبیقی دربارهی دلایل تجرد نفس و بقای آن نزد ارسطو و ابن سینا
فلاسفه از جمله ارسطو و ابنسینا از دیرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشتهاند. همواره یکی از پرسشهای اساسی نزد آنها مسألهی بقای نفس در انسان است. تردیدی نیست که ابنسینا نفس را مجرد دانسته و به تفصیل بر آن استدلال کرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در این مقام، همواره موجب اختلاف نظر شارحان شده است، به طوری که گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر مادیت نفس و از اینرو، بهمثابهی دلیلی بر...
متن کاملتجرد نفس از نظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا
چگونگى طرح و پیشرفت موضوع تجرد نفس انسانى توسط سه فیلسوف بزرگ ارسطو (384- 322 قم) ، ابن سینا (370-428 ه ق) و ملاصدرا مسأله ى این مقاله را تشکیل مىدهد. تعارض پارهاى از سخنان ارسطو منشأ اختلاف نظر شارحان او در این باره شده است. کسانى چون اسکندر افرودیسى (قرنهاى سوم و دوم قبل از میلاد) و ابن رشد (595-520 ه ق) قول به مادیت و فناپذیرى نفوس شخصى و ابن سینا و توماس آکوئیناس (1274-1227 م) باور به ت...
متن کاملبقای نفس انسان در دیدگاه ابن سینا و فخر رازی
بقای نفس از موضوعات بحث برانگیز و چالشی در حوزه فلسفه است که در این نوشتار با پرداختن به مفاهیم اساسی آن، این موضوع از دیدگاه ابن سینا و فخر رازی بررسی می شود. ابن سینا از طریق عدم تعلق ذاتی میان نفس و بدن، بقای نفس پس از مرگ را اثبات می کند؛ بدین معنا که فساد بدن، هیچ گونه تأثیری در فساد نفس ندارد. فخر رازی نیز بدن را محل تصرف نفس می داند و برای رهایی از شبهه فساد نفس با فساد بدن، معتقد است نب...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023